نمایشگاه کتاب 93 (1)
دیروز ، پنجشنبه 11/02/93 ، به اتفاق دختر بزرگه،دختر دومی،برادر شوهر و زهرا به نمایشگاه کتاب رفتیم. به لطف برادر شوهر با ماشین رفتیم و اولین سالی بود که بعد از نمایشگاه کتاب له شده و داغون نبودم! دختردومی صورتش را گریم کرد: انصافا خودم بهتر گریم می کنم!!! و از سالن فعالیتهای مهد های بعزیستی تا توانست استفاده کرد و آثار ارزشمند به جا گذاشت! و وقت جایزه گرفتن خواهر ها را هم فراموش نکرد و دو جایزه هم برای آنها برداشت ! به قول خودش "برای کادوی روز خواهر!!!" ...
نویسنده :
مامان دخترا
21:40